۱۳۹۲ مرداد ۳, پنجشنبه

نقدی بر پنج پیامبر اوالعزم



نقدی بر پنج پیامبر اوالعزم


دراین مقاله سعی در بررسی پنج پیامبر اوالعزم یا صاحب کتاب و رد ارتباط آنها با نیروهای کنترل کننده جهان که عوام آنان را خداوند می نامند دارم

پیامبران صاحب کتاب از اینقرارند

نوح

ابراهیم

موسی

عیسی

محمد

نوح

این ناخدای کشتی و نجات دهنده نسل بشر ماهیتی کاملا افسانه ای داشته است و طبق نظریات زمین شناسان و باستان شناسان در ده هزار سال گذشته کلا طوفانی به این وسعت در پهنه زمین رخ نداده است

وکلا یهودیان و پیامبر آنان تمامی افسانه ها و رسوم ملل مختلف را نمونه برداری نموده و سپس به نام خود ثبت نموده اند و بسیاری بر این باورند که طوفان نوح در حقیقت کپی ناشیانه ای از افسانه قاره غرق شده آتلانتیس می باشد

ابراهیم

پدر ایمان
چرا ایمان پیامبران سامی دامنگیر خود آنان نمی گردد و تنها اطرافیان آنها را معذب می نماید ؟
البته مراسم قربانی کردن اسماعیل تنها یک نمایش برای خام کردن اطرافیان ابراهیم بوده است او مردی بسیار زیرک و تاجر مسلک بود که با انتساب بیابانی لم یزرع به خانه خدا(کعبه)مردی بسیار ثروتمند گردید

از عشق او به همسرش سارا داستانهای زیادی نوشته شده است که عاقبت این عشق آسمانی به،همبستری ابراهیم با کلفت سارا(هاجر )منتهی گردید

موسی

یکی از شرورترین و بدنهاد ترین پیامبران یهود می باشد او کلا در هر مکان و سمتی که بود به قول معروف نمک خورد و نمکدان شکست بر خلاف افسانه های که در مورد او وجود دارد او در خانواده سلطنتی فرعون رشد و نمو نکرد
بلکه یکی از کاهنان امپراتوری مصر بود که دسترسی به کتابخانه ها و علوم سری مصر باستان داشت و دانستن همین علوم بود

که او را در نزد مردم ساحری چیره دست و یا پیامبری معجزه گر نمایان ساخت به قول دانشمند و نویسنده مشهور و توانا آرتور سی کلارک مخترع ماهواره های مخابراتی :
تکنولوژی پیشرفته را نمی توان از جادو تشخیص داد!

این مرد شریف که باید الگویی برای امت خود باشد در شب فرار قوم بنی اسراییل از مصر به امت خود می گوید:تا آنجا که می توانید از همسایگان خود زر و غذا و سایرملزومات قرض بگیرید و بهیچ وجه به آنان در مورد عزیمت خود حرفی نزنید

این عمل دزدی است زیرا همسایگان خوش دل وساده برای راه انداختن کار دوستان یهودی خود به آنان قرضی دادند که تا ابد به آنان برگردانده نشد

خدایی که موسی در تورات با نام یهوه معرفی می کند وجودی وحشی ،عقده ای و نامهربان است که هیچ شباهتی به اهورمزدای مهربان و دانا و یا میترای مهرورز و خردمند ندارد و بیشتر به اهریمن می ماند
دو نوع تورات وجود دارد تورات عهد قدیم وتورات عهد جدید

در تورات عهد قدیم چیزی بجز دستوراتی برای کشتن وخوردن و همبستری و صد البته ختنه کردن وجود ندارد خدای تورات از مردان تنها چیزی که می خواهد ختنه کردن است و چند گرم پوست اضافه در آلت آقایان برای واجب الوجود اهمیتی حیاتی دارد

اما تورات عهد جدید پس از مهاجرت عده ای از یهودیان به ایران در دوره کورش بزرگ و پس از فتح بابل نگاشته شده و با اینکه نگارندگان این کتاب درک ناقصی از رویارویی با فرهنگ والا و نوین آریایی دارند اما از نظر محتوی بسیار به روز تر و نوین تر از تورات عهد قدیم می باشد و حداقل بارقه ای از جهان بینی ولو مسخره در آن به چشم می خورد

عیسی

تنها مصلح و شخص نیکوکار در میان پیامبران یهود ،که عده ای در وجود داشتن او شک دارند و عده دیگر او را نیکو کاری معمولی فرض کرده که توسط امپراتور کنستانتین مبدل به یک قدیس و فراتر از آن تبدیل به خدا شد
ولی در مورد عیسی همیشه یک علامت سوال در اذهان نقش می بندد:
چرا کسی که مرده را زنده می کرد خود سر انجام کشته شد؟

محمد

شارلاتان ترین و حقه باز ترین و زنباره ترین پیامبر صاحب کتاب است کارهایی که او در زمان حیاتش انجام داد اگر امروزه انجام می داد به هزاران بار اعدام محکوم میشد

از همبستری با دختر نه ساله گرفته(عایشه)تا به کام مرگ فرستادن نزدیکترین یاران خود برای کام جویی از همسرانشان

محمد نه انسانی نیکوکار و صلح جو مانند عیسی بود
و نه کاهنی آگاه به تکنولوژی باستانی همانند موسی،

او تنها مردی زیرک بود که از زمان و مکان به بهترین وجه برای رسیدن به آرزوهای خود استفاده نمود و تمامی این رذایل را تحت لوای وجودی بی زبان به نام الله انجام داد
قران او که از نظر عده ای بیسواد و امی معجزه او تلقی می شود خزعبلاتی کپی شده از انجیل و تورات است

و الله مسلمانان که آفریننده جهانیان است هیچ اطلاعی راجع به گرد بودن زمین،چرخیدن زمین به دور خورشید ،نظریه کوانتوم و یا نسبیت ندارد

و تا دلتان بخواهد پر از داستان های سخیف و بی ارزشی مانند یوسف و زلیخا است این کتاب آسمانی همواره در پی سرویس دادن به صاحب خود می باشد
تا جاییکه در آن آمده است

روزی محمد با زنان خود نزاع کرد و به مسجد پناه بردو سوگند خورد که دیگر به نزد همسران خود نمی رود
پس از چند گاهی شهوت بر او مستولی گردید
و بلافاصله آیه ای از طرف الله بر او نازل گردید که ای محمد چرا چیزی که ما بر تو حلال کردیم بر خود حرام می کنی و بلافاصله محمد به نزد همسران خود بازگشت وکام دل ستاند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر